سفارش تبلیغ
صبا ویژن

معانی مهاجرت در انگلیسی و تفاوت آنها :

Emigrate
Immigrate
Migrate


Emigrate : to "leave" your native country to live in another country
مهاجرت کردن و "رفتن" از کشور فعلی برای سکونت در کشوری دیگر؛ برون کوچ کردن

مثال:
Almost everybody in Russia wants to emigrate
تقریبا همه ی مردم روسیه میخوان مهاجرت کنند (به خارج از روسیه)


Immigrate : to "come" to live in a country from another country
مهاجرت کردن و "امدن" برای سکونت در کشوری؛ درون کوچ کردن

مثال:
He immigrated with his parents to Iran in 1980, and grew up in Tehran
در سال 1980 با خانواده اش به ایران مهاجرت کرد و در تهران بزرگ شد.


Migrate: move periodically or seasonally

جابه جایی موقت به دلیل کار (داخل کشور یا خارج کشور)، یا به دلیل فصل و اب و هوا؛ کوچ

These animals migrate annually in search of food

این جانوران هر سال برای جستجوی غذا کوچ میکنن

 




تاریخ : سه شنبه 101/8/24 | 10:16 عصر | نویسنده : آزاد سبدلویی | نظرات ()
.: Weblog Themes By SlideTheme :.



-